ما ادمها همیشه شعار میدهیم و یاد گرفتیم که همیشه شعار ...
نمیدونم دنبال چی هستیم. عدالت تساوی و یا هر اونچه که به نفع و فایده ما باشد.
یعنی تو زندگی قانونمون شده منفعت طلبی و به همین علت از الفاظی با معنای چند گانه استفاده میکنیم.
عدالت، تساوی الفاظی بیمعنا برای ما شده و تنها معنای آن همان منفعت طلبی ماست و اصلا نمیدانیم کدام بهتر است و هر کدام را باید در کجا استفاده کرد...
میخواهم بگویم عدالت با تساوی متفاوت است، اما برخی از ما تفاوتی بین آنها احساس نمیکنیم و گاه و بیگاه آنها را به جای یکدیگر استفاده می کنیم ...بسته به منفعتمان دارد.
عدالت یعنی قرار گرفتن هر چیز جای خود، یعنی هر چیز به اندازه خود پس در عدالت مقایسهای نیست و مقایسه معنایی ندارد. این کاملا با تساوی متفاوت است چون در تساوی حرفِ اصلی را مقایسه میزند وبه طور کلی تساوی زمانی معنا پیدا میکند که که مقایسهای و طرف دیگری وجود داشته باشد .شاید به مثالی روشنتر شود مطلب،تصور کنید دو لیوان موجود است یک لیوان کوچک و یک لیوان بزرگ حال ما میخواهیم این دولیوان را آب کنیم تساوی در اینجا یعنی در هر دو لیوان یک اندازه آب بریزیم به عبارت دیگر یک لیوان را پر از اب کنیم«لیوان کوچک» و لیوان دیگر را تا نصفه آب کنیم «لیوان بزرگ که دو برار لیوان کوچک است »،اما عدالت می گوید یا هر دو لیوان را پر کنیم یا نصفه یعنی در هر لیوان به اندازه خودش آب بریزیم .
واما خدا ،خدا چگونه عمل میکند؟ قانون خداوند عدالت است یا تساوی؟
در دوره قرآن به سوره نساء رسیدم همان سوره ای که حرف و حدیثش زیاد است همان سوره ای که در آن خدا متهم است.
اری، متهم به اینکه چرا مردها را بر زنان برتر دانسته؟ چرا تساوی را رعایت نکرده است ؟و...؟
از آنجا که خداوند عادل مطلق و به تساوی که یک امر نسبی است مجالی نمی دهد لذا بر پایه عدل خود این برتری را قرار داده و حتی در بیان این عدالت هم بر آمده است .
خداوند بر اساس قانون خود و قانونی که خود برای بندگانش تعبیه کرده این قانون را قرار داده نه بر اساس قانونی که انسان ها درست کرده اند ...
اری، خداوند می فرماید ازآنجا که من مردها را خصوصیات خاص دادم خصوصیاتی دنیوی تا زندگی را بچرخانند، تا کار کنند و برای خانواده کسب معاش کنند، خصوصیاتی که که برای جنس مردان قرار دادم پس شایسته است که بر این برتری عدالت هم باشد یعنی برتری نسبی ودنیایی برای مردها وجود داشته باشد واین را قرار دادم تا کار دنیا بچرخد تا دنیا در نظم خود باش که اگر این نبود معلوم نبود چه می شود ...
البته بگویم این برتری فقط مادی است مادی یعنی در دنیا وجود دارد چون فضلیتی که خداوند به بانوان میدهد و اهمیتی که با آنان میدهد به هیچ وجه قابل مقایسه نیست ...فضلیتی که زمان زایمان به زنان می دهد جمله معروف بهشت زیر پای مادران است و...که هیچ کدام در مورد مردان وارد نشده است
الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاء بِمَا فَضَّلَ اللّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنفَقُواْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِّلْغَیْبِ بِمَا حَفِظَ اللّهُ وَاللاَّتِی تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِی الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَکُمْ فَلاَ تَبْغُواْ عَلَیْهِنَّ سَبِیلاً إِنَّ اللّهَ کَانَ عَلِیًّا کَبِیرًا آیه 34سور نساء
مردان عهده دار امور زندگى زنانند . این از آن روست که خداوند برخى از مردم را بر برخى دیگر به خردمندى و توانمندىِ بیشتر برترى داده ، و نیز از آن روست که مردان از اموال خود هزینه زندگى زنان را مى پردازند . پس زنان شایسته در برابر خواسته هاى بحقِّ شوهرانشان فرمانبردارند و به پاس این که خداوند حقوقشان را حفظ کرده است ، در غیاب شوهرانشان نگهبان حقوق آنانند . و زنانى را که از سرکشى آنان بیم دارید پند دهید ، اگر نتیجه نداشت ، در خوابگاه ها از آنان کناره گیرى کنید و اگر اثربخش نبود آنان را بزنید . پس اگر در مورد حقوقى که برعهده آنان دارید از شما اطاعت کردند ، راهى براى آزارشان مُجویید که خدا بلند مرتبه و بزرگ است